سراب دلم

سخته،میدونم سخته حافظه قویم خودش یه نوع مجازاته

صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | دانلود رمان پسرانه

 

خودکشی مرگ قشنگیس که با آن دل بستم

دسته کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم

گاه و بی گاه پر از پنجره های خطرم

به سرم میزند این مرتبه حتما بپرم

گاه بی گاه .......

نفسای اخره

 

شنبه 24 آذر 1397

22:47 |- غریبه آشنا -|

اشک رازی ست

لبخند رازی ست

عشق رازی ست

اشک آن شب لبخند عشقم بود

قصه نیستم که بگویی

نغمه نیستم که بخوانی

صدا نیستم که بشنوی

یا چیزی چنان که ببینی

یا چیزی چنان که بدانی

من درد مشترک ام ، مرا فریاد کن

درخت با جنگل سخن می گوید

علف با صحرا

ستاره با کهکشان

و من با تو سخن می گویم

نامت را به من بگو

دستت را به من بده 

حرفت را به من بگو

قلبت را به من بده

من ریشه های تو را در یافت ام

با لبانت برای همه لب ها سخن گفته ام

و دستانت با دستان من آشناست

در خلوت رو شن ، با تو گریسته ام

برای خاطر زندگان

و در گورستان تاریک با تو خوانده ام

زیبا ترین سرود ها را

زیرا که مردگان این سال

عاشق ترین زندگان بودند

دستت را به من بده

دست های تو با من آشناست

ای دیر یافته با تو سخن می گویم

به سان ابر که با طوفان

به سان علف که با سحرا

به سان باران که با دریا

به سان پرنده که با بهار

به سان درخت که با جنگل

      سخن می گوید

زیرا که من ریشه های تو رادر یافته ام

زیرا که صدای من با صدای تو

      آشناست


برچسبـهـ ـا :
اشکعشقلبخندرازیسخنجنگلسحرابهارپرندهدستانمنتوآشناستریشه های توطوفانولهان

جمعه 23 آذر 1397

22:11 |- غریبه آشنا -|

بعضی وقت ها حالت وصف شدنی نیست

بعضی وقت ها حس می کنی با همه فرق داری

دردت

بغضت

زخمت

شبیه مال هیچ کس نیست

بعضی وقت ها میگردی و میگردی

شاید جایی نشانی از آرامش بیابی اما نیست!

بعضی وقت ها عجیب حس میکنی هیچ کس دوستت ندارد

حس میکنی مزاحم هستی

انگار غم چشمان جای خوبی برای فریاد پیدا نکرده

.........


برچسبـهـ ـا :
بعضیوقت هاحالتوصفشدنینیستزخمتدردتبغضتدوستتهیچ کسولهان

چهار شنبه 14 آذر 1397

1:18 |- غریبه آشنا -|
Design: Bia2skin.ir